ویژگی اوّل: باریک بینی و نکته سنجی
وکیل زبده وکیلی است که در جزئیات دقت کرده و با باریک بینی نکات ظریف را پیدا کند. موفقیت در امور حقوقی مستلزم آن است که شما تفاوت ها و شباهت ها، اشتباهات و نقاط قوت و به طور کلی جزئیات هر موضوع را به خوبی تشخیص دهید. وکیل مجرب باید در اسناد و مدارک شما یا ماجراهایی که تعریف می کنید و یا قضایایی که با آن مواجه شده اید نکات ریز را با دقت ببیند؛ نکاتی که از دید شما و یا حتی یک وکیل کم تجربه پنهان می ماند. گاهی همین دقیق شدن و ریز بینی است که موکلی را از خطر نجات می دهد و یا راه حلی را پیش رویش می گذارد. بسیاری از پرونده های حقوقی در نگاه اوّل شبیه هم هستند،
اما گاه تفاوت های جزئی سرنوشت پرونده را تغییر می دهد چه شما پرونده را مطرح کرده باشید و چه به دنبال پاسخ به دعوا و شکایت علیه خودتان باشید، وکیل نکته سنج و باریک بین است که می تواند به شما کمک کند. وکیلی که در کلیات، عادت ها و امور روتین می ماند و یا برای تشخیص تفاوت ها دقت کافی ندارد، به خودش و بیش از آن به موکلش ضربه های کاری وارد می کند. پس از نکته سنجی وکیلتان، از سوال های جزئی و پرتعدادش، از اصرارش بر دیدن همه مدارک هرچند بی ربط به موضوع گلایه نکنید، وکیلی که در جزئیات دقیق می شود، قطعاً شما را به هدفتان می رساند.
ویژگی دوم: صداقت و روراستی
دروغ چرا؟! اکثر مردم از وکلایی خوششان می آید که در جلسه با موکل بادی به غبغب انداخته می گویند صد در صد نتیجه می گیریم و تضمینی به هدف می رسیم. وکلایی که امید واهی می دهند یا دشواری های پیش روی موکل را پنهان کرده یا سبک می نمایند، در برخورد اوّل برای موکلان جذابیت دارند. که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل ها!
نوبت مشکلات که می شود، وکلای حق به جانب ضامن نتیجه معمولاً در دسترس نخواهند بود. یکی از ویژگی های وکیل خوب و وظیفه شناس این است که تمامی ابعاد موضوع و پرونده را برای موکلش تشریح کند. به او بگوید بخت موفقیت و شانس ناکامی اش چقدر است. به او توضیح دهد که پرونده اش چه مدت زمان برای رسیدن به نتیجه اولیه و نتیجه قطعی نیاز دارد. چه مخاطرات و دشواری هایی بر سر راه اوست و چه چاره هایی را می توان اندیشید. علاوه بر این در طول مسیر نیز باید اتفاقات و مسائلی که پیش می آید را با موکل خود درمیان گذارد.
بعضی وکلا ناهماهنگی هایی که در جریان کار پیش می آید را از موکل پنهان می کنند. گاه به علت آرامش خاطر موکل و گاه به خاطر آرامش خاطر خودشان. امّا انباشت این مشکلات و ناهماهنگی ها و پنهان ماندن آن از چشم موکل دست آخر همچون آواری بر سر وکیل و موکل خراب می شود. اگر موکل و وکیل از روز اوّل پا به پای هم پیش بروند و وکیل هر اتفاقی را به موقع و با زبان ساده برای موکل توضیح دهد، هم ارتباط بین وکیل و موکل مستمر خواهد بود و هم موکل در انتهای کار با کوهی از اتفاقات ناخوشایندی که از آن مطلع نبوده مواجه نخواهد شد.
ویژگی سوم: در دسترس بودن
موکلان معمولاً بابت مشکلی که برایشان ایجاد شده یا پرونده ای که در دادگستری دارند دچار تشویش و اضطراب اند. این استرس موجب می شود که مدام با وکیل خود تماس بگیرند و جویای کار شوند. خب طبیعی است که کارهای اداری و قضایی کند است و هر روز اتفاقاتی رخ می دهد که آن را کندتر می کند، پس تماس و پیغام مکرر به وکیل جز اینکه وکیل را عاصی کند نتیجه ای در پی ندارد. برخی از وکلا برای رهایی از این دردسر اساساً در دسترس نیستند. تماس ها را جواب نمی دهند و پیغام ها را نادیده می گیرند. این همان وکلایی هستند که موکلان پشت در دادگاه ها و در راه روهای دادگستری در موردشان می گویند: پول حق الوکاله را گرفت و دیگر جوابمان را نداد.
وکیل حرفه ای، وظیفه شناس، مسئولیت پذیر و محترم کسی است که در بازه های زمانی معین در دسترس بوده و به پرسش ها و نگرانی های موکلش پاسخ دهد. رابطه بین وکیل و موکل رابطه ای مبتنی بر اعتماد است. قطع ارتباط بین وکیل و موکل قطعاً به تحکیم اعتماد در این رابطه کمکی نخواهد کرد. بنابراین همانطور که از موکل توقع می رود مدام و مکرر و در ساعات غیر اداری یا روزهای تعطیل با وکیلش تماس نگرفته و در پیام رسان های پیغام ندهد و بگذارد وکیلش در آرامش کارها را پیش ببرد، از وکیل هم انتظار می رود توقعات منطقی و معقول موکلش که همان پاسخ به پرسش ها و اطلاع رسانی از وضعیت پرونده است را در مواقع مناسب برآورده سازد. خلاصه اینکه اگر وکیل درستی انتخاب کنید مشترک مورد نظر در دسترس می باشد!
ویژگی چهارم: نظم و انضباط
نمره انضباط وکیل باید بیست باشد. متولدین پیش از دهه ۱۳۸۰ خورشیدی خاطرشان هست که به دانش آموزان در مدرسه نمره انضبط می دادند. حتی پیشتر دانش آموزان دبستانی دفترچه انضباط داشتند و اگر بی نظمی می کردند معلم یا ناظم در آن دفترچه یادداشت می کرد. والدین و مدیران مدرسه روی نمره انضباط بیش از ریاضی و فارسی حساس بودند به نحوی که نمره انضباط ۱۹ با ۱۲ فرقی نمی کرد تنها نمره مورد قبول ۲۰ بود.
وکالت شغل افراد منظم و منضبط است. اگر کسی در زندگی فردی منظم و منضبط نباشد احتمالاً وکیل موفقی هم نخواهد بود. یک وکیل منظم مشخصات موکل و خلاصه صحبت هایش در جلسه را در فرمی یادداشت می کند. برای هر موکل پرونده ای اعم از کاغذی یا الکترونیک تشکیل می دهد. خلاصه و نکات مهم پرونده را برای خودش می نویسد. مدارک پرونده موکل را مرتب کرده و تفکیک می کند. در روز رسیدگی به موقع پشت در شعبه دادگاه حاضر می شود نه آنکه چند دقیقه بعد از وقت رسیدگیِ ابلاغ شده نفس زنان و دوان دوان به سمت دادگاه بشتابد.
وکیل با نظم و ترتیب لایحه و خلاصه صحبت هایش را قبل از جلسه دادگاه آماده می کند. مدارکی که می خواهد در جلسه رسیدگی به آن استناد کند مرتب کرده و دم دست قرار می دهد. اوقات رسیدگی و مواعد قانونی را در تقویمش یادداشت می کند. گاهی در چندین تقویم اعم از کیفی، رومیزی و الکترونیک. وکیل باانضباط همیشه چند روز قبل از پایان مهلت تجدید نظرخواهی یا اعتراض درخواستش را ثبت می کند.
وکیلی که در جلسه دادگاه در میان انبوهی از مدارک دنبال سند مورد نظر می گردد و احتمالاً پیدایش نمی کند. وکیلی روز و ساعت رسیدگی دادگاه را فراموش می کند. وکیلی که ساعت آخر پایان مهلت ثبت اعتراض به سراغ سایت عدل ایران می رود و سایت در دسترس نیست و در یک کلام وکیل نامنظم گاه چنان موجب تضییع حقوق موکلش می شود که امکان جبران آن نیست.
ویژگی پنجم: سخن گفتن به زبان عموم مردم
سالها پیش از یکی از استادان باسابقه و به نام رشته کشاورزی که در انگلستان تحصیل کرده بود شنیدم که تعریف می کرد بعد از رفتن به انگلستان برای تحصیل در دروه دکتری با همسرش برای اجاره خانه ای به یکی از دفاتر املاک مراجعه می کند و وقتی قرارداد را مطالعه می کند با اینکه مسلط به زبان انگلیسی بوده عملاً چیز چندانی متوجه نمی شود. بله درست حدس زدید؛ سخن گفتن به زبان تخصصی و دشوار مختص حقوقدانان و وکلای ایرانی نیست.
تقریباً در همه دنیا زبان حقوق دشوار و دیرفهم است. همانطور که در ادبیات حقوقی فارسی از اصطلاحات عربی فراوان استفاده می شود در ادبیات حقوقی اروپایی نیز اصطلاحات لاتین زیاد استفاده می شود. هنر یک وکیل مجرب این است که مسائل حقوقی، محتوای متون و اسناد، فرایندهای قضایی و اداری را به زبان ساده و قابل فهم برای موکلش توضیح دهد؛ طوری که هم دقت و صحت اطلاعات را فدای قابل فهم کردن موضوع نکند و هم آنقدر پیچیده و دشوار صحبت نکند که موکلش او را حیرت زده نگاه کند.
احکام دادگاه ها معمولاً موجز و پیچیده نوشته می شوند. متن وکالتنامه هایی که دفاتر اسناد رسمی تنظیم می کنند پر است از اصطلاحاتی که حتی تلفظ آن برای مردم دشوار است چه برسد به آنکه معنای آن را متوجه شوند. وکیلی موفق خواهد بود که بتواند با صبر و حوصله و با هنرمندی تمام این مطالب را به زبان ساده و خلاصه برای موکلش بیان کند.
ویژگی ششم: به روز بودن
به روز بودن برای هر صاحب حرفه ای لازم است. از پزشک و مهندس و برنامه نویس گرفته تا حسابدار و مکانیک و معلم. وکیل متبحر وکیلی است که از آخرین تغییرات قوانین و مقررات به سرعت آگاه شود. متن اصلاحیه های قانونی را چند بار مطالعه کند و به دنبال مقالات و نشست هایی باشد که تازه های قوانین و مقررات را تشریح می کنند تا همواره پا به پای تحولات نظام حقوقی حرکت کند.
البته آگاهی از تغییرات قوانین و مقررات فقط بخشی از قضیه است. وکیل زبده باید مدام رویه قضایی دادگاه ها را پیگیری کند تا از شیوه تفکر محاکم و تغییر نظرات دادگاه ها و احیاناً نوآوری رویه قضایی مطلع شود. بررسی مداوم نظریات مشورتی اداره حقوقی قوه قضاییه که برای قضات و حقوقدانان مرجعیت بالایی دارد نیز بخشی از قضیه است.
علاوه بر قوانین، مقررات، رویه قضایی و نظریات مشورتی، وکیلی که به طور روزمره و مداوم درگیر کار حقوقی است باید با آخرین رویه های اداری و تغییرات اجرایی نیز آشنا باشد. بسیار پیش می آید که در یکی از دادسراها یا مجتمع های قضایی روز خاصی در ماه جلسه هماهنگی قضات برگزار می شود و مراجعه به آن دادسرا در آن ساعت موجب معطلی است یا مثلاً ممکن است شعبه دادگاهی در یکی از شهرها برای رسیدگی تخصصی به موضوعی خاص اختصاص داده شود و یا یکی از ادارات ستادی یا مجتمع های قضایی به نشانی جدیدی منتقل شود. هرچند ناآگاهی از این موارد مشکل عمده ای ایجاد نمی کند ولی آگاهی از این رویه های اداری و اجرایی موجب انجام امور موکلان به سرعت و با کمترین دردسر خواهد بود. همین جزئیات است که وکیل قبراق را از وکیل کُند و کاهل متمایز می کند.
ویژگی هفتم: قبول مسئولیت به اندازه توانایی
در هر حرفه ای اگر تعداد مراجعان و مشتریان از حدی بیشتر شود، صاحب حرفه به دنبال گسترش حرفه خود خواهد بود. در مشاغل انفرادی که شخصیت صاحب حرفه اهمیت فراوان دارد مانند پزشکی و وکالت، معمولاً افراد به شخصی خاص مراجعه می کنند تا کار آنها را انجام دهد بنابراین بیشتر بار انجام کار بر دوش پزشک یا وکیل خواهد بود تا پرسنل آنان.
در کشورهای پیشرفته تأسیس مؤسسات حقوقی یا دارالوکاله ها تا حدی توانسته موجب تقسیم بار ارائه خدمات حقوقی به موکلان بین اعضا و کارکنان مؤسسه شود. در ایران که وکالت همچنان به شیوه سنتیِ فردی انجام می شود و وکلا چندان به صورت جمعی کار نمی کنند، همچنان عمده بار ارائه خدمات بر دوش یک وکیل است. وکالت هم مثل سایر حرفه ها شغلی است که وکلا از آن ارتزاق می کنند.
ممکن است برخی وکلا برای انجام کار بیشتر و در نتیجه عایدی بیشتر بیش از حد توان، انرژی و وقت خود کار قبول کنند. چون معمولاً سپردن کار به وکیل دیگر هم ممکن یا مطلوب نیست، وکیل بیش از حد مشغول می شود در حالی که کار حقوقی کاری است که نیاز به آرامش و فراغ بال کافی برای تفکر و تأمل دارد. پیدا کردن راه حل یک مشکل حقوقی، نوشتن یک دادخواست مهم، تنظیم یک قرارداد مستحکم و قوی، ویرایش یک لایحه مفصل و مانند اینها همگی نیازمند زمان و آرامش خاطر کافی است تا نتیجه کار مطلوب و پسندیده باشد.
وکیل پرمشغله منافع موکلش را فدای قبول کار بیشتر می کند. مشغله بالا دقت را پایین آورده و نظم و انضباط را کم می کند و وکیل را از دسترس خارج می کند. وکیل مسئولیت پذیر وکیلی است که به اندازه وقت و توانش کار قبول کند و برای انجام امور موکلش وقت کافی صرف کند. وکلایی که به صورت جمعی کار می کنند خدمت بزرگی به موکلانشان می کنند. چرا که هم بار ارائه خدمت را بین همکارانشان توزیع می کنند و هم کار جمعی موجب افزایش دقت و کاهش ضریب خطا می شود.